، تا این لحظه: 23 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

کودک

بدون عنوان

1390/12/4 18:43
نویسنده : نیایش
125 بازدید
اشتراک گذاری

من امروز با مامان رفتم مدرسه ،خیلی خوشحال بودم که به محل کار مامان جونم رفتم با مامانم رفتم سر کلاس درس ،بچه های کلاس اولی خیلی سر وصدا میکردند ،مامانم پس از ساکت کردن بچه ها شروع کرد به درس دادن بچه ها ،سپس مادرم از بچه ها سئوال کرد :بچه کی میدونه چه کار کنیم که سرما نخوریم ؟ یکی از بچه ها دستش را بالا برد وگفت :خانم اجازه من جواب بدهم خانم (مادرم) گفت عزیزم بگو. دانش آموز گفت وقتی از منزل بیرون میآیم باید لباس گرم بپوشیم واز افرادی که سرما خوردهاند فاصله بگیریم.بعد خانم گفت آفرین پسر خوبم ،سپس بعداز چند دقیقه زگ به صدا در آمد وبچه ها با سروصدا وهول به بیرون رفتند،ومن مادرم به دفتر مدرسه رفتیم واز آنجا به خانه برگشتیم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودک می باشد